غزل شمارهٔ ۳۰۳ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۳۰۳ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۳۰۳ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

شممت روح وداد و شمت برق وصال

بیا که بوی تو را میرم ای نسیم شمال

احادیا بجمال الحبیب قف و انزل

که نیست صبر جمیلم ز اشتیاق جمال

حکایت شب هجران فروگذاشته به

به شکر آن که برافکند پرده روز وصال

بیا که پرده گلریز هفت خانه چشم

کشیده‌ایم به تحریر کارگاه خیال

چو یار بر سر صلح است و عذر می‌طلبد

توان گذشت ز جور رقیب در همه حال

بجز خیال دهان تو نیست در دل تنگ

که کس مباد چو من در پی خیال محال

قتیل عشق تو شد حافظ غریب ولی

به خاک ما گذری کن که خون مات حلال

 

شرح ابیات غزل :

معنی بیت ۱: بوی خوش دوستی را شنیدم و برق وصال را جملگی سیر و تماشا کردم. بیا که قربان بویت شوم ای باد شمال که از کوی محبوب می آیی.

معنی بیت ۲: ای سرود خوان برای راندن شتران دوست درنگ کن و فرود آ که مرا از آرزوی دیدار وی صبری نمانده است.

معنی بیت ۳: بشکرانه آنکه روز ملاقات پرده انداخت، بهتر آنست که داستان هجران را رها کنیم و نمیگویم

معنی بیت ۴: ای محبوب شتاب کن که پرده رنگارنگ هفت طبقه چشم را به تزیین کارگاه خیال کشیده ام

معنی بیت ۷: حافظ آواره از سرزمین کشته و مرده تو می باشد پس لطفی کن و بر قبر ما گذر کن که خون ما برایت حلال هست

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type