غزل شمارهٔ ۳۲۷ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۳۲۷ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۳۲۷ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم

هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

صفای خلوت خاطر از آن شمع چگل جویم

فروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم

به کام و آرزوی دل چو دارم خلوتی حاصل

چه فکر از خبث بدگویان میان انجمن دارم

مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدش

فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم

گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمین سازند

بحمد الله و المنه بتی لشکرشکن دارم

سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانی

چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم

الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه

که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم

خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نه

که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم

چو در گلزار اقبالش خرامانم بحمدالله

نه میل لاله و نسرین نه برگ نسترن دارم

به رندی شهره شد حافظ میان همدمان لیکن

چه غم دارم که در عالم قوام الدین حسن دارم

 

شرح ابیات غزل :

1) من با معشوقم پیمانی دارم که تا زنده ام دوستداران کوی او را چون جان خود گرامی دارم .

2) (و) صفا و آرامش خاطر خود را در آن زیبای همانند اهل چِگِل که رخسارش چون شمعی نورانی است یافته وروشنی چشم و دل خود را از آن ماهروی همانند اهل خُتَن داشته باشم .

3) اکنون که خلوتی مطابق میل دل و مراد خاطر دارم، واهمه یی از بدگویی مردمان بدنفس در مجامع ندارم.

4) محبوب سرو قامتی در خانه دارم که در پناه قامت او از سایه سرو باغ و شمشاد چمن فارغ و بی نیازم .

5) اگر صد لشکر از خوبرویان برای ربودن دلم کمین کرده و مترصّد باشند سپاس و منّت خدای را که زیبارویی لشکرشکن در اختیار دارم .

6) جای آن دارد که با داشتن انگشتری لعل لبانش لاف سلیمانی بزنم. چون اسم اعظم در اختیار دارم، دیگر مرا از دیو باکی نیست .

7) ای پیر خردمند، مرا از رفتن به میخانه سرزنش مکن که مرا دلی است که بعد از هر توبه از پیمانه کشی، پیمانه شکنی می کند .

8) ای رقیب برای خاطر خدا، امشب لحظه یی به خواب رو که من با لب های خاموش او در پنهانی صدها سخن و کار دارم (بوسه و تماشا)

9) سپاس خدای را اکنون که در گلزار عنایت و توجهات او به خرامیدن مشغولم، دیگر رغبتی به تماشای لاله و نسرین و نیازی به نسترن ندارم .

10) حافظ میان هم قطاران خود به رندی و لاابالی گری شهرت یافته اما من تا در دنیا خواجه قوام الدّین حسن را دارم از این موضوع باکی ندارم .

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type