غزل شمارهٔ ۳۳۲ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۳۳۲ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۳۳۲ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم

که پیش چشم بیمارت بمیرم

نصاب حسن در حد کمال است

زکاتم ده که مسکین و فقیرم

چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی

به سیب بوستان و شهد و شیرم

چنان پر شد فضای سینه از دوست

که فکر خویش گم شد از ضمیرم

قدح پر کن که من در دولت عشق

جوان بخت جهانم گر چه پیرم

قراری بسته‌ام با می فروشان

که روز غم بجز ساغر نگیرم

مبادا جز حساب مطرب و می

اگر نقشی کشد کلک دبیرم

در این غوغا که کس کس را نپرسد

من از پیر مغان منت پذیرم

خوشا آن دم کز استغنای مستی

فراغت باشد از شاه و وزیرم

من آن مرغم که هر شام و سحرگاه

ز بام عرش می‌آید صفیرم

چو حافظ گنج او در سینه دارم

اگر چه مدعی بیند حقیرم

 

شرح ابیات غزل :

1) الف : از نوک مژگان، تیر عشوه بر دلم مزن که در برابر چشمان بیمارت می میرم (و هیجان دیدار این منظره برای چشم بیمار تو باعث نگرانی خاطر من می شود) . ب : (دیگر) از نوک مژگان، تیر عشوه بر دلم مزن که من خود در برابر چشم بیمار و خمارین تو و به خاطر آن می میرم .

2) میزان زیبایی تو به سرحدّ کمال خود رسیده (و بر آن زکات تعلق می گیرد) سهم زکات مرا بده، چرا که من درویش و بی نوایم .

3) ای زاهد تا کی می خواهی مرا به سیب و عسل و شیر (وعده های نسیه بهشتی) گول بزنی !

4) آنچنان فراخنای معنوی سینه و دلم از خیال دوست پُر شده که برای فکر و خیال خودم جایی باقی نمانده است .

5) جام مرا از شراب لبریز کن هرچند به ظاهر پیر و فرتوت به نظر می رسم، در دستگاه عشق، یکی از خوشبختان و جوانبختان روزگارم (و می توانم مانند جوانان، قدح پُر را سر کَشَتم) .

6) من با می فروشان پیمانی بستهام که هنگام غم و اندوه به چیز دیگری جز پیاله شراب متوسل نشوم .

7) مباد آنکه قلم محاسب، برای من جز حساب مطرب و شراب، حرف و رقم دیگری (در دفتر مطالبات خود) ثبت کند .

8) در این دور و زمانه پر آشوب که کسی را یارای پرسش حال دیگری نیست، من شرمنده و رهین منت پیر مغانم (که مرا از یاد نبرده است) .

9) چه خوش است آن حالت بی نیازی که در پی مستی به دست می دهد و از شاه و وزیر مرا بی نیاز می کند .

10) من آن فرشته و مرغ بهشتی ام که هر شام و سحر مرا از بام عرش فرا می خوانند .

11) هرچند دشمن بدخواه، مرا خُرد و کوچک می شمارد اما من به مانند حافظ گنج عشق الهی را (قرآن کریم) در سینه خود محفوظ دارم .

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type