غزل شمارهٔ ۳۴۶ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۳۴۶ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۳۴۶ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم

محتسب داند که من این کارها کمتر کنم

من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها

توبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم

عشق دردانه‌ست و من غواص و دریا میکده

سر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنم

لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق

داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم

بازکش یک دم عنان ای ترک شهرآشوب من

تا ز اشک و چهره راهت پرزر و گوهر کنم

من که از یاقوت و لعل اشک دارم گنج‌ها

کی نظر در فیض خورشید بلنداختر کنم

چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شست

کجدلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم

عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار

عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم

من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست

کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم

گر چه گردآلود فقرم شرم باد از همتم

گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم

عاشقان را گر در آتش می‌پسندد لطف دوست

تنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم

دوش لعلش عشوه‌ای می‌داد حافظ را ولی

من نه آنم کز وی این افسانه‌ها باور کنم

 

شرح ابیات غزل :

1) من آن رند قلندری نیستم که از عشقبازی باز زیبارویان و پیاله شراب دست بکشم. محتسب ( هم ) این را می داند که من ترک شاهد و ساغر نمی کنم .

2) من که خود بارها بر توبه کنندگان خرده گرفته ام، باید دیوانه باشم که هنگام گل و فصل بهار از باده نوشی دست بردارم .

3) عشق به مانند مروارید و میکده به مانند دریاست و من که صیادمروارید دردریای میکده فرو رفته ام و نمی دانم از کجا سر در می آورم .

4) لاله ( با پیاله در دست ) باده نوش و نرگس ( با چشمان خمار ) مست است در این صورت ما را به نام فاسق و فاسد می خوانند . خداوندا من شکایت بسیار دارم و نمی دانم چه کسی را به عنوان قاضی و داور برگزینم .

5) من که از اشک لعل و یاقوت مانند خود، گنج ها در اختیار دارم دیگر کی چشم به فیض و برکت خورشید بلند مرتبه می دوزم ؟

6) حال که باد صبا با آب لطف و زیبایی اوراق گل را شُسته ( و بر صفای آن افزود )، مرا کج سلیقه بدان اگر بر صفحه کتاب چشم بدوزم .

7) بر عهد و پیمان این چرخ گردون اعتباری نیست. با پیمانه پیمان و با پیاله قرار می بندم .

8) من که در عالم فقر و قناعت گنج بی نیازی را چون شاهان در اختیار دارم، هرگز از چرخ دون پرور، توقع و چشمداشتی نخواهم داشت .

9) هرچند گرد فقر بر دامنم نشسته اگر بخواهم با آب چشمه خورشید دامن خود را بشویم، در برابر همت خود شرمسارم .

10) دیشب لب لعل مانندش برای حافظ دلفریبی می کشرد اما من کسی نیستم که به وعده های او فریفته شوم .

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type