غزل شمارهٔ ۳۵۵ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۳۵۵ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۳۵۵ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

حالیا مصلحت وقت در آن می‌بینم

که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم

جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم

یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم

جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم

تا حریفان دغا را به جهان کم بینم

سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو

گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم

بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح

شرمسار از رخ ساقی و می رنگینم

سینه تنگ من و بار غم او هیهات

مرد این بار گران نیست دل مسکینم

من اگر رند خراباتم و گر زاهد شهر

این متاعم که همی‌بینی و کمتر زینم

بنده آصف عهدم دلم از راه مبر

که اگر دم زنم از چرخ بخواهد کینم

بر دلم گرد ستم‌هاست خدایا مپسند

که مکدر شود آیینه مهرآیینم

 

شرح ابیات غزل :

1) در حال حاضر صلاح خود را در این می بینم که به میخانه اسباب کشی کرده و در آنجا به خوشی اقامت گزینم .

2) (و) جام باده بنوشم و از دو رویان و ریاکاران فاصله بگیرم یعنی از میان همه مردم زمانه پاکدلی مانند جام می را به مصاحبت خود برگزینم .

3) (و) به جز شراب و کتاب دوست و همدمی نداشته باشم تا روی دغلبازان مدّعی دوستی را کمتر ببینم .

4) اگر چنین چیزی ممکن شود که از مردم دنیا کناره گیری کنم، در آزردگی به مانند سرو از میان آنها سریر خواهم افراشت .

5) از بس در خرقه به گناه آلوده خود دم از پرهیزکاری زدم، از روی ساقی و شراب رنگین خجالت می کشم .

6) بعید است که این سینه تنگ من، توان کشیدن بار غم او را داشته باشد، این دل بی نوای من توانایی کشیدن این بار سنگین را ندارد .

7) گرد ستم های زیادی بر دلم نشسته، از برای خدا راضی مشو که چهره آیینه مانند دل مهرورز من تیره و کدر می شود .

8) مرا دل نگران مکن . من غلام وزیر وقتم و اگر لب باز کنم او انتقام مرا از چرخ خواهد گرفت .

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type