غزل شمارهٔ ۳۸۳ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۳۸۳ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۳۸۳ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

چندان که گفتم غم با طبیبان

درمان نکردند مسکین غریبان

آن گل که هر دم در دست بادیست

گو شرم بادش از عندلیبان

یا رب امان ده تا بازبیند

چشم محبان روی حبیبان

درج محبت بر مهر خود نیست

یا رب مبادا کام رقیبان

ای منعم آخر بر خوان جودت

تا چند باشیم از بی نصیبان

حافظ نگشتی شیدای گیتی

گر می‌شنیدی پند ادیبان

 

شرح ابیات غزل :

(۱) هر چقدر که غم دل خود را با طبیبان گفتیم، غریبان مستمند را درمان نکردند.

(۲) به آن گلی که هر لحظه در دست اختیار بادی قرار می گیرد بگو که از روی بلبلان خجالت بکشد.

(۳) خدایا، فرصت و مهلت بده تا چشم عاشقان بار دیگر روی معشوقان را ببیند.

(۴) ما درد درونی خود را با یار در میان گذاشتیم. (چراکه) درد را نمی توان از طبیب پنهان کرد.

(۵) مُهرِ صندوقچه بر جای خود نیست. خداوندا! مبادا که مدعیان (با دستبرد زدن به آن) به کام و مراد خود رسیده باشند.

(۶) ای توانگر آخر تا کی و تا چند ما از آنهایی که از سفره کرم تو بهره ای نبردند باشیم؟

(۷) حافظ! اگر پند اساتید ادب را می شنیدی در دنیا به شیدایی و دیوانگی مشهور نمی شدی.

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type