غزل شمارهٔ ۳۹۱ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۳۹۱ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۳۹۱ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن

تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن

غم دل چند توان خورد که ایام نماند

گو نه دل باش و نه ایام چه خواهد بودن

مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او

رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن

باده خور غم مخور و پند مقلد منیوش

اعتبار سخن عام چه خواهد بودن

دست رنج تو همان به که شود صرف به کام

دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن

پیر میخانه همی‌خواند معمایی دوش

از خط جام که فرجام چه خواهد بودن

بردم از ره دل حافظ به دف و چنگ و غزل

تا جزای من بدنام چه خواهد بودن

 

شرح ابیات غزل :

 

(1) (در حالِ حاضر) چه كاري بهتر از دلمشغولي با جام و شراب خواهد بود؟ (بدان مشغوليم) تا ببينيم كه عاقبت چه پيش مي آيد.

(2) چقدر مي توان براي دل غمخواري كرد كه از عمر چيزي باقي نمانده است. به فرض كه دل و فرجه حيات برجا و باقي نباشد. آنوقت چه مي شود؟

(3) به مرغ ضعيف و ناشكيبا بگو كه به فكر خود باشد زيرا آن كس كه براي گرفتاري او دام مي گذارد بر او چه رحمي خواهد كرد؟

(4) شراب بنوش و غم مخور و به اندرز مقلد بي اراده گوش فرا مدار. حرف شخص عامي چه ارزشي مي تواند داشته باشد؟

(5) چه بهتر كه آنچه را به دست مي آوري در راه خواسته هاي دل به مصرف برساني. آيا مي داني كه پايان كار ناكامان حسرت به دل چه خواهد بود؟

(6) ديشب مرشد و پير ميخانه سرّ حكمت خطوط پيمانه شراب را شرح مي داد و مي گفت كه براي هر خط سرانجام ما چه خواهد بود.

(7) دل حافظ را با نواي دايره و چنگ و سرود از راه به در بردم تا ببينم كه مجازات شخص گمراهي چون من چه خواهد بود.

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type