ای روی ماه منظر تو نوبهار حسن
خال و خط تو مرکز حسن و مدار حسن
در چشم پرخمار تو پنهان فسون سحر
در زلف بیقرار تو پیدا قرار حسن
ماهی نتافت همچو تو از برج نیکویی
سروی نخاست چون قدت از جویبار حسن
خرم شد از ملاحت تو عهد دلبری
فرخ شد از لطافت تو روزگار حسن
از دام زلف و دانه خال تو در جهان
یک مرغ دل نماند نگشته شکار حسن
دایم به لطف دایه طبع از میان جان
میپرورد به ناز تو را در کنار حسن
گرد لبت بنفشه از آن تازه و تر است
کآب حیات میخورد از جویبار حسن
حافظ طمع برید که بیند نظیر تو
دیار نیست جز رخت اندر دیار حسن
شرح ابیات غزل :
معنی بیت ۱( ای کسی که چهرهایت منظره زیبای ماه را به یاد می آورد و بهار زیبایی جهان است خیال سیاه چهره تو مرز دایره زیبایی وسبزه چهره تو محیط ان دایره می باشد همه وجود تو لطیف وزیبایی است )
برج نیکویی ( برج آمسان زیبایی ) نخاست ( بلند نشد = قام نکرد ) مالحت ( زیبایی )
معنی بیت ۳( از آمسان زیبایی ماهی مانند تو طلوع نکرد و از جویبار حسن مانند قدر عنای تو سوی قایم نکرد )
معنی بیت ۴( زمان دلبری از ملاحت و زیبایی تو رونقگرفت و شاد شد و دوران خوبی و زیبایی از لطافت تو مبارک شد )
معنی بیت ۸( حافظ امید ندارد که دیگر کسی به مانند جمال تو پیدا کند زیرا جز روی دلگشای تو در سرزمین زیابیی چهره های وجود ندارد )
پیام بگذارید