گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن
یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن
بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را
چون شیشههای دیده ما پرگلاب کن
ایام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد
ساقی به دور باده گلگون شتاب کن
بگشا به شیوه نرگس پرخواب مست را
و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن
بوی بنفشه بشنو و زلف نگار گیر
بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن
زان جا که رسم و عادت عاشقکشی توست
با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن
همچون حباب دیده به روی قدح گشای
وین خانه را قیاس اساس از حباب کن
حافظ وصال میطلبد از ره دعا
یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن
شرح ابیات غزل :
(1) با سنبل مُشكبوي (مو) روپوشي بر روي گلبرگِ (رو) بينداز يعني روي خود را بپوشان و مردم دنيايي را بيتاب و نگران كن.
(2) از چهره ات عرق بيفشان و پيرامون بوستان را به مانند شيشه هاي چشم ما پر از گلاب كن.
(3) چون فصل بهار و گل به مانند روزهاي عمر به شتاب در حال سپري شدن است، اي ساقي (تو هم) براي به گردش درآوردن جام شراب گلرنگ شتاب كن.
(4) چشم مست خواب آلود خود را با غمزه و ناز باز و ديده نرگس خودنماي بوستان را از حسادت فروبند.
(5) بنفشه را بوييده (در همان حال) زلف نگار را به چنگ آور و به رنگ لاله نظر انداخته (و هم زمان) قصد نوشيدن شراب كن.
(6) از آنجا كه شيوه و عادت تو آزار و شكنجه عاشقان است با دشمنان شراب بنوش و با ما بد رفتاري و تندي كن!
(7) به مانند حباب بر روي آب ديدگان خود را بر روي پياله شراب باز كرده و اساس اين دنياي بي دوام را با حباب آب مقايسه كن.
(8) حافظ از راه دعا آرزوي ديدار تو را دارد. خدايا دعاي آزرده دلان را برآور.
پیام بگذارید