غزل شمارهٔ ۴۰۲ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۴۰۲ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۴۰۲ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

نکته‌ای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین

عقل و جان را بسته زنجیر آن گیسو ببین

عیب دل کردم که وحشی وضع و هرجایی مباش

گفت چشم شیرگیر و غنج آن آهو ببین

حلقه زلفش تماشاخانه باد صباست

جان صد صاحب دل آن جا بسته یک مو ببین

عابدان آفتاب از دلبر ما غافلند

ای ملامتگو خدا را رو مبین آن رو ببین

زلف دل دزدش صبا را بند بر گردن نهاد

با هواداران ره رو حیله هندو ببین

این که من در جست و جوی او ز خود فارغ شدم

کس ندیده‌ست و نبیند مثلش از هر سو ببین

حافظ ار در گوشه محراب می‌نالد رواست

ای نصیحتگو خدا را آن خم ابرو ببین

از مراد شاه منصور ای فلک سر برمتاب

تیزی شمشیر بنگر قوت بازو ببین

 

شرح ابیات غزل :

 

(1) لطيفه جذّابي بگويم، نگاهي به خال چهره آن ماهرو بينداز (و) ببين كه خرد و جان پاي بند زنجير گيسوي اوست.

(2) بر دل خرده گرفتم كه مردم گريز و سرگردان مباش. گفت يك نگاهي به چشمان آن آهو (صفت) كه شير را از پا در مي آورد و ناز و كرشمه آن بينداز!

(3) (و) در چين و شكن زلفش كه گردشگاه و جايگاه باد صباست جان صدها اهل دل را ببين كه به يك تار مو بسته است.

(4) آفتاب پرستان از چهره معشوق ما غافلند. اي سرزنش كننده از براي خاطر خدا از آنها طرفداري مكن و به روي معشوق من نگاهي بينداز.

(5) زلف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ راهزنِ دلش، بر گردنِ باد صبا (ي گذرا) بند نهاد. بنگر كه اين هندوي راهزن با حاميان راهسپر چه حيله هايي به كار مي بَرَد.

(6) اين كسي را كه من در جستجوي او دل از دست داده ام، تا به امروز كسي مانند او را نديده و نخواهد ديد. به اطراف نگاه كن (تا باورت شود).

(7) اگر حافظ در كنار محراب ناله و زاري مي كند سزاوار است. اي اندرز‌گو از براي خدا نگاهي به آن خَمِ ابرو بينداز.

(8) اي سپهر گردون از برآوردن آرزوهاي شاه منصور سرپيچي مكن، تيزي شمشير و زور بازوي او را ببين.

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type