غزل شمارهٔ ۴۱۸ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۴۱۸ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۴۱۸ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

گر تیغ بارد در کوی آن ماه

گردن نهادیم الحکم لله

آیین تقوا ما نیز دانیم

لیکن چه چاره با بخت گمراه

ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم

یا جام باده یا قصه کوتاه

من رند و عاشق در موسم گل

آن گاه توبه استغفرالله

مهر تو عکسی بر ما نیفکند

آیینه رویا آه از دلت آه

الصبر مر و العمر فان

یا لیت شعری حتام القاه

حافظ چه نالی گر وصل خواهی

خون بایدت خورد در گاه و بی‌گاه

 

 

شرح ابیات غزل :

  1.   اگر در كوي آن محبوب ماهرو شمشير (هم) ببارد، ما گردن تسليم بر آن مي گذاريم و به فرمان خدا تن در مي دهيم.
  2.    ما هم راه و رسم پرهيزكاري را مي دانيم اما با اين بخت نامساعد و كج رفتار چه مي توان كرد.
  3.    ما با شيخ و واعظ كمتر سر و كار داريم (… كاري نداريم و آنها را قبول نداريم) ساغر شراب (بده) يا داستان را كوتاه كن.
  4.    ما با اين حالت رندي و عاشقي توبه كنيم؟ هرگز، هرگز.
  5.    محبت تو، پرتو لطفي و بازتابي به سوي ما نينداخت. اي آيينه صورت! آه از اين دل سنگت، آه!
  6.     شكيبايي (به مانند داروي صبر) تلخ و عمر در گذر است. اي كاش در ميافتم كه تا كي او را (نمي) بينم.
  7.    حافظ اگر وصل يار مي طلبي براي چه ناله و زاري مي كني؟ بايد در هر حال و هر زمان خون دل بخوري.

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type