غزل شمارهٔ ۴۲۹ به همراه معنی ابیات غزل

خانهحافظغزلیاتغزل شمارهٔ ۴۲۹ به همراه معنی ابیات غزل

غزل شمارهٔ ۴۲۹ به همراه معنی ابیات غزلزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

ساقی بیا که شد قدح لاله پر ز می

طامات تا به چند و خرافات تا به کی

بگذر ز کبر و ناز که دیده‌ست روزگار

چین قبای قیصر و طرف کلاه کی

هشیار شو که مرغ چمن مست گشت هان

بیدار شو که خواب عدم در پی است هی

خوش نازکانه می‌چمی ای شاخ نوبهار

کشفتگی مبادت از آشوب باد دی

بر مهر چرخ و شیوه او اعتماد نیست

ای وای بر کسی که شد ایمن ز مکر وی

فردا شراب کوثر و حور از برای ماست

و امروز نیز ساقی مه روی و جام می

باد صبا ز عهد صبی یاد می‌دهد

جان دارویی که غم ببرد درده ای صبی

حشمت مبین و سلطنت گل که بسپرد

فراش باد هر ورقش را به زیر پی

درده به یاد حاتم طی جام یک منی

تا نامه سیاه بخیلان کنیم طی

زان می که داد حسن و لطافت به ارغوان

بیرون فکند لطف مزاج از رخش به خوی

مسند به باغ بر که به خدمت چو بندگان

استاده است سرو و کمر بسته است نی

حافظ حدیث سحرفریب خوشت رسید

تا حد مصر و چین و به اطراف روم و ری

 

شرح ابیات غزل :

 

(1) ساقي بيا كه پياله لاله پر از شراب (شبنم و باران بهاري) شد. تا چند به لاف و گزافهاي صوفيانه و تا كي به سخنان بي سر و ته گوش فرا دهيم.

(2) دست از تكبر و فخرفروشي بردار كه چشم اين روزگار چه بسيار چين قباي قيصرها و گوشه كلاه كي‌قبادها را ديده است.

(3) به هوش بيا كه بلبل در چمن مست شد و بيدار شو كه خواب مرگ و نيستي را در پيش داريم.

(4) اي محبوبي كه به مانند شاخه تازه بهاري مي‌ماني، چه خوب، ظريفانه و به ناز راه مي‌روي. دعا مي كنم كه از انقلاب باد زمستاني به تو تشويش و پريشاني دست ندهد.

(5) به محبت و دلربايي اين دهر نمي توان پشت گرم بود. واي به روزگار كسي كه در برابر مكر روزگار خام شد.

(6) (همانطور كه) امروز ساقي زيبارو و جام شراب در اختيار ماست فرداي قيامت هم شراب حوض كوثر و حوريان بهشتي به ما تعلق خواهد گرفت.

(7) نسيم صبا روزگار كودكي را به ياد مي آورد. اي پسرك نوجوان داروي جان بخشي كه غم از دل بزايد به ما ارزاني بخش.

(8) به جاه و جلال و پادشاهي (امروز) گل منگر كه (به زودي) باد صبا هر برگ آن را به زير پا خواهد ريخت.

(9) به افتخار حاتم طائي بخششگر جام شراب يك مني بده تا نامه سياه گناهكاران را در هم نورديم‌…

(10) از آن شرابهايي كه لطافت طبع، به گل ارغوان ارزاني داشت و حُسن ضمير آن را به صورت عرق بر چهره‌اش نماياند.

(11) بساط نشيمن را به سوي باغ ببر چرا كه سرو چمن به مانند چاكران درگاه، كمر خدمت بسته است.

(12) حافظ سخنان تازه سحر مانندت تا به سر حدّ مصر و چين و اطراف روم و ري رسيده است.

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type