غزل شمارهٔ ۱۱۶۹

خانهبیدل دهلویغزلیاتغزل شمارهٔ ۱۱۶۹

غزل شمارهٔ ۱۱۶۹زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • بیدل دهلوی

صبح شو ای‌شب‌که خورشید من‌اکنون می‌رسد

عید مردم‌ گو برو عید من اکنون می‌رسد

بعد از اینم بی‌دماغ یاس نتوان زیستن

دستگاه عیش جاوید من اکنون می‌رسد

می‌روم در سایه‌اش بنشینم و ساغرکشم

نونهال باغ امید من اکنون می‌رسد

آرزو خواهدکلاه ناز برگردون فکند

جام می در دست جمشید من اکنون می‌رسد

رفع خواهدگشت بیدل شبههٔ وهم دویی

صاحب اسرار توحید من اکنون می‌رسد

درباره نویسنده:

پیام بگذارید

شما میتوانید اشتراک خود را مدیریت کنید .

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type