غزل شمارهٔ ۱۴۹۲

خانهبیدل دهلویغزلیاتغزل شمارهٔ ۱۴۹۲

غزل شمارهٔ ۱۴۹۲زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • بیدل دهلوی

در ادبگاهی ‌که لب نامحرم تحریک بود

عافیت چون معنی عالی به دل نزدیک بود

مقصد خلق ازتب وتاب هوس موهوم ماند

پی غلط ‌کردند از بس جاده‌ها باریک بود

نفخ منعم ته شد از نم خوردن‌ کوس و دهل

باد و آب انفعالی در دماغ خیک بود

ناکجا غثیان نخندد بر دماغ اهل جاه

جام و صهبای تعین نیکدان و نیک بود

ساز نافهمیدگی‌کوک است‌،‌کو علم و چه فضل

هرکجا دیدیم بحث ترک با تاجیک بود

دل چه سازد جسم خاکی محرم رازش نخواست

آینه رو از که تابد خانه پُر تاریک بود

عشق ورزیدیم بیدل با خیالات هوس

این نفسها یکقلم از عالم تشکیک بود

درباره نویسنده:

پیام بگذارید

شما میتوانید اشتراک خود را مدیریت کنید .

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type