غزل شمارهٔ ۱۵۵۶

خانهبیدل دهلویغزلیاتغزل شمارهٔ ۱۵۵۶

غزل شمارهٔ ۱۵۵۶زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • بیدل دهلوی

زندگی در ملک عبرت مرگ مفلس می‌شود

خون‌نمی‌باشد در آن‌عضوی ‌که‌بیحس ‌می‌شود

طبع ناقص را مبر در امتحانگاه کمال

کم‌عیاری‌ چون محک ‌خواهد، طلا، مس‌ می‌شود

بگذر از وهم فلکتازی‌که فکر آدمی

می‌کشد خط برزمین هرگه مهندس می‌شود

کیست تاگیرد عنان هرزه‌تازان خیال

عالمی در عرصهٔ شطرنج فارس می‌شود

از دل روشن طلب شیرازهٔ اجزای عشق

پرتو شمع آشیان رنگ مجلس می‌شود

سرنگونی می‌کشد آخربه باغ اعتبار

گردنی کز تاج زرین شاخ نرگس می‌شود

از نفس باید عیار ساز الفتهاگرفت

ای ز عبرت غافلان دل با که مونس می‌شود

هرچه‌گوبی بیدل از نقص وکمال آگاه باش

معنی از وضع عبارت رطب و یابس می‌شود

درباره نویسنده:

پیام بگذارید

شما میتوانید اشتراک خود را مدیریت کنید .

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type