غزل شمارهٔ ۱۵۷۱

خانهبیدل دهلویغزلیاتغزل شمارهٔ ۱۵۷۱

غزل شمارهٔ ۱۵۷۱زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • بیدل دهلوی

یاد تو آتشی است که خامش نمی‌شود

حق نمک چو زخم فرامش نمی‌شود

زین اختلاطها که مآلش ندامت است

خوشدل همان کسی که دلش خوش نمی‌شود

بوی‌ کباب مجلس تنهایی‌ام خوش است

کانجا جگر ز بی‌نمکی شش نمی‌شود

ملکی‌ست بیکسی‌ که در آنجا غریب یأس

گر می‌شود شهید ستمکش نمی‌شود

بیدل مزبل عقل‌، شراب تعلق است

مست تغافل این همه بیهش نمی‌شود

درباره نویسنده:

پیام بگذارید

شما میتوانید اشتراک خود را مدیریت کنید .

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type