غزل شمارهٔ ۱۷۷

خانهعرفی شیرازیغزلهاغزل شمارهٔ ۱۷۷

غزل شمارهٔ ۱۷۷زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

کو فنا تا زخم ها شمشیر بر مرهم نهند

بیخودی و هوشمندی سربه پای هم نهند

عمر فرصت کوته است و دست یغمایی دراز

تنگ چشمان را بگو تا برگ عشرت کم نهند

گرفشانم دُرد دَردی بر دل آسودگان

تهمت بیداری صد شور از ماتم نهند

اشک ریزان ترا نازم که از لخت جگر

یک چمن گل در کنار قطره ی شبنم نهند

رحمتش درفعل داروخانه را خندان کند

زخم ها را تا به چاک جامه ها مرهم نهند

اهل دل عرفی اگر یابند فرمان طرب

قصر شادی را بنا هم در زمین غم نهند

درباره نویسنده:

پیام بگذارید

شما میتوانید اشتراک خود را مدیریت کنید .

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type