غزل شمارهٔ ۶۲۱

خانهبیدل دهلویغزلیاتغزل شمارهٔ ۶۲۱

غزل شمارهٔ ۶۲۱زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • بیدل دهلوی

صفای آب به یاد غبار راه‌ کسی است

حباب دیدهٔ قربانی نگا‌ه کسی است

کنون سفیدی چشم‌ گهر یقینم شد

کز انتظارکف بحر دستگاه کسی است

بهار ناز ز جیب نیاز می‌بالد

شکست موج همان سایهٔ‌ کلا‌ه کسی است

زهی محیط ترحم‌ که موج گفتارش

گهی نوید عطا، گاه عذرخواه ‌کسی است

به این نشاط‌ که جوشید موج و آب به هم

ز فیض مقدم خان طرب پناه‌ کسی است

به روی آب نوشته‌ست کلک رأفت او

درین قلمرو اگر نامه ی سیاه کسی است

به نور طلعت او چشم بیدلان روشن

که را توهّم مهر کسی و ماه‌ کسی است

درباره نویسنده:

پیام بگذارید

شما میتوانید اشتراک خود را مدیریت کنید .

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type