غزل غزل های سورنا

غزل غزل های سورنازمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

بیایی و خانه بوی تو بردارد
بیایی و آینه روی تو بردارد
بیایی و نمانی و بماند بو
بیایی و نمانی و بماند رو
بیایی و نمانی و من
آبیار درختی ناپیدا شوم به گلدان نام ی
هر روز کاسه ی غزلی بریزم پاش
هر عصر قیچی بیتی بردارم و هرس بکنم حواشی آفتابی اش را
بیایی و بارانی شود خانه از وزش تو
بیایی و خانه توفانی شود از تپش من
بیایی و مرز فصل ها بشکند وچار فصل یگانه شود
در یک تبسم
دندان نما و یک کرشمه گیسویت
بیای و نمانی ، نمانی و بگریزی و انکار کنی همه چیز را به واژه ی یک نه
با معنی معطر هزار آری
بیایی و خانه بوی تو بردارد
بیایی و آینه روی تو بردارد
بیایی و پای نازکت آب بدهد
آهوی نخ نمای قالی را تا از پس پنجاه سال تشنگی
سیراب ، موی نو برآورد و
چالاک خیز بزند فراز چکاد و بایستد آن بالا
شاخ در شاخ آفاق بامداد

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type