غزل ۱۲۸زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • سعدی

چو ترک دلبر من شاهدی به شنگی نیست

چو زلف پرشکنش حلقه فرنگی نیست

دهانش ار چه نبینی مگر به وقت سخن

چو نیک درنگری چون دلم به تنگی نیست

به تیغ غمزه خون خوار لشکری بزنی

بزن که با تو در او هیچ مرد جنگی نیست

قوی به چنگ من افتاده بود دامن وصل

ولی دریغ که دولت به تیزچنگی نیست

دوم به لطف ندارد عجب که چون سعدی

غلام سعد ابوبکر سعد زنگی نیست

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type