غزل ۲۲۲زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • سعدی

حسن تو دایم بدین قرار نماند

مست تو جاوید در خمار نماند

ای گل خندان نوشکفته نگه دار

خاطر بلبل که نوبهار نماند

حسن دلاویز پنجه‌ایست نگارین

تا به قیامت بر او نگار نماند

عاقبت از ما غبار ماند زنهار

تا ز تو بر خاطری غبار نماند

پار گذشت آن چه دیدی از غم و شادی

بگذرد امسال و همچو پار نماند

هم بدهد دور روزگار مرادت

ور ندهد دور روزگار نماند

سعدی شوریده بی‌قرار چرایی

در پی چیزی که برقرار نماند

شیوه عشق اختیار اهل ادب نیست

بل چو قضا آید اختیار نماند

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type