غزل ۳۵۹زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • سعدی

ساقیا می ده که مرغ صبح بام

رخ نمود از بیضه زنگارفام

در دماغ می پرستان بازکش

آتش سودا به آب چشم جام

یا رب از فردوس کی رفت این نسیم

یا رب از جنت که آورد این پیام

خاطر سعدی و بار عشق تو

راکبی تندست و مرکوبی جمام

جان ما و دل غلام روی توست

ساتکینی ساتکینی ای غلام

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type