غزل ۳۹۰زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • سعدی

نه دسترسی به یار دارم

نه طاقت انتظار دارم

هر جور که از تو بر من آید

از گردش روزگار دارم

در دل غم تو کنم خزینه

گر یک دل و گر هزار دارم

این خسته دلم چو موی باریک

از زلف تو یادگار دارم

من کانده تو کشیده باشم

اندوه زمانه خوار دارم

در آب دو دیده از تو غرقم

و امید لب و کنار دارم

دل بردی و تن زدی همین بود

من با تو بسی شمار دارم

دشنام همی‌دهی به سعدی

من با دو لب تو کار دارم

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type