غزل ۵۶۴زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • سعدی

مرا دلیست گرفتار عشق دلداری

سمن بری صنمی گلرخی جفاکاری

ستمگری شغبی فتنه‌ای دل آشوبی

هنروری عجبی طرفه‌ای جگرخواری

بنفشه زلفی نسرین بری سمن بویی

که ماه را بر حسنش نماند بازاری

همای فری طاووس حسن و طوطی نطق

به گاه جلوه گری چون تذرورفتاری

دلم به غمزه جادو ربود دوری کرد

کنون بماندم بی او چو نقش دیواری

ز وصل او چو کناری طمع نمی‌دارم

کناره کردم و راضی شدم به دیداری

ز هر چه هست گزیرست و ناگزیر از دوست

چه چاره سازد در دام دل گرفتاری

در اشتیاق جمالش چنان همی‌نالم

چو بلبلی که بماند میان گلزاری

حدیث سعدی در عشق او چو بیهده‌ست

نزد دمی چو ندارد زبان گفتاری

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type