قطعه شمارهٔ ۱۵

خانهحافظقطعاتقطعه شمارهٔ ۱۵

قطعه شمارهٔ ۱۵زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

  • حافظ

بر سر بازار جانبازان منادی می‌زنند

بشنوید ای ساکنان کوی رندی بشنوید

دختر رز چند روزی شد که از ما گم شده‌ست

رفت تا گیرد سر خود، هان و هان حاضر شوید

جامه‌ای دارد ز لعل و نیمتاجی از حباب

عقل و دانش برد و شد تا ایمن از وی نغنوید

هر که آن تلخم دهد حلوا بها جانش دهم

ور بود پوشیده و پنهان به دوزخ در روید

دختری شبگرد تند تلخ گلرنگ است و مست

گر بیابیدش به سوی خانهٔ حافظ برید

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type