نامه ای به شماره ی 1328

خانهساناز کریمینامه ای به شماره ی 1328

نامه ای به شماره ی 1328زمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

دیروز ،‌ امروز
،‌ فردا
و همیشه
من برای تو یک شماره ام
چنانچه تو نیز
همچنین که دیگران
تو را صدا کردم
و تو در صف مقدم شماره
ها ایستاده بودی
تو را صدا کردم
و چه بیهوده فریادی
چرا که تو چه فرامرز باشی
چه منوچهر
و چه نامی دیگر
هرگز نخواهی شنید
من تو را با درخت خانه مان پیوند زدم
و همانسال اداره ی ثبت احوال
درخت را قطع کرد
و کمی بعد کارتهای
ملی
و پدر و مادر
و من
که شماره هایمان را حفظ می کردیم
تا زمانی که اداره ی آمار از مره های شطرنج آمار گرفت از قلم نیفتیم
و من هرگز گران نیستم
چرا که می دانم هر گاه شهر پر از شماره شود
و بری تنفس شماره های جدید و حتی
مادربزرگگ
گازوییل نباشد
نهادهای دلسوز ما را در بیمارستان ها و در تیمارستان ها
و یا در زندانها و مراکز بازپروری جای خواهند داد
و ما هر شب فیلم عشق کافی نیست را خواهیم دید
و آن قدر از غشق سرشار می شویم
که حتی فقر و گرسنگی
شماره های شهر را از یاد خواهیم برد
و هر گاه زندانها و تیمارستانها پر شود
ما شماره های عاشق را برای کمک به همسایگان عزیز خواهند فرستاد
و تو شماره ی 1328 نمی دانم وقتی نامه را می خوانی
در بیمارستانم یا تیمارستانی
در زندانم و یا در بازپروری هستی
اما بدان
که هر کجا که باشم و هر کجا باشی
شماره ی 6929 در سرزمینی که انسانها فقط شماره هستند
او هنوز دوست می داشت

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type