هدیهزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

به سر انگشت تو می اندیشم ، وقتی
باغ ها را به تماشای شکوه آتش ، می خواند
و سرانگشت تو
ابهام اشارت را
می شکوفاند
آن دم که ،
به سنگ
حشمت خواندن و گفتن می آموزد.
چشم من می شنود
غنچه هایی که بر این پرده ، شکوفایی را ، می خواند
می توانی تو و من می دانم
با سرانگشت ظریف
آنچه در من جاری است :
– خون آهنگین را –
بنوازی با عشق .
می توانی و من می دانم
می
توانی که به من دوستی دستت را هدیه کنی.

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type