13 – زمزمهزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

شب بال می گذارد بر شن
و بادها
آرام می شوند
شبتاب ها
از سنگواره های صدف ها بالا می آیند
تا با ستاره ها
نجوای رازناکی آشکاره
کنند
نجوایی
از دریایی
که مرده است
نجوایی از ژرفاهای مفقود
و ماهیانی نابود
که فلس های نقره ای خود را
شب ها به ماه پیشکش می دارند
باید سفر کنم
باید خیال خود را
از خواب سنگواره
و گیسوان سرزده از شن رها کنم
انگیزه سفر من نفرت نیست
کسی نگفته : برو
یکی سروده : بیا
پرنده پر زد و خاک از حسرت
آهی کشید
پرنده
رنگین کمان پروازش را
از ساحل خلیج
بر ساحل خزر بست

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type