آنک نگاه کنید آنجا
نه دور آنچنانکه نیارید دید
بر عرشه های ملوان های عریان را
با ریش های انبوه در چهره های وحشی نامالوف
و زیر ابروان پرپشت
آن چشمهای موذی کاونده را
آن اختران شیشه ای سبز
آنگونه سبز که انگار از بنادر کیهانی
بر خواتب خاکی ما
نازل شده اند
میانبر 2- تمثیل
یک قایق حقیر
بی بادبان و دکل
بر موج ها فراز و فرودی دارد غریقوار
با هر فراز
گویی تمام توانش را
از
سینه می گشاید و می گوید
هستم
با هر فرود
گویی صدای پوکش پژواک می دهد
که هیچ نیستم حالا
حالا نه صاعقه نه تگرگ
حالا نه رعد نه رگبار
حالا نه شعله نه پیکانم
یک قایق شکسته ؟
نه
تابوتی سرگردانم
پیام بگذارید