اون روزهازمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

اون روزا ما دلی داشتیم واسه بردن

جونی داشتیم واسه مُردن

کسی بودیم کاری داشتیم

پاییز و بهاری داشتیم

تو سَرا ما سَری داشتیم

عشقی و دلبری داشتیم

کسی بودیم کاری داشتیم

پاییز و بهاری داشتیم

کسی آمد که حرف عشقو با ما زد

دل ترسوی ما دل به دریا زد

به یک دریای طوفانی

دل ما رفته مهمانی

چه دوره ساحلش از دور پیدا نیست

یه عمری راه و در قدرت ما نیست

باید پارو نزد وا داد

باید دل رو به دریا داد

خودش می بردت

هرجا دلش خواست

به هر جا بُرد بدون

ساحل همون جاست

به امیدی که

ساحل داره این دریا

به امیدی که

آروم میشه تا فردا

به امیدی که

این دریا فقط شاه ماهی

به عشقی که نمی بینی

شباشو بی ستاره

دل ما رفته مهمانی

به یک دریای طوفانی

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type