پرنده های قفسیزمان تقریبی مطالعه ≅ 1 تا 3 دقیقه

پرنده های قفسی

عادت دارند به بی کسی

عمرشونو بی هم نفس

کِز می کنند کنج قفس

نمی دونند سفر چیه

عاشق در به در کیه

هرکی بریزه شادونه

فکر می کنند خداشونه

یه عمره بی حبیبند با آسمون غریبند

این همه نعمت امّا همیشه بی نصیبند

تو آسمون ندیدند خورشید چه نوری داره

چشمه ی کوه مشرق چه راه دوری داره

چه میدونند به چی میگن ستاره

چه میدونند دنیا کی ها بهاره

چه میدونند عاشق میشه چه آسون

پرنده زیر بارون

قفس به این بزرگی کاشکی پرنده بودم

مهم نبود پریدن ولی برنده بودم

فرقی نداره وقتیندونی و نبینی

غصه ات می گیره وقتیمی دونی و می بینی

درباره نویسنده:

ارسام آریاکیا
من در اصل گردآورنده در این وبسایت هستم و نویسنده نیستم !. ناطقه هنوز راه درازی برای رسیدن به هدف نهایی خود دارد .

پیام بگذارید

Search
Filter by Custom Post Type

Search
Filter by Custom Post Type